هرصبح آغازی دیگراست،این دنیای من است.برآنم که ازلحظه لحظه آن بهشتی زمینی بیافرینم.
اخرین ایستـــگاه عشـق...!

 

 

دستي نيست تا

 

نگاه خسته ام را نوازشي دهد.

 

اينجا ،باران نمي بارد...

 

فانوسهاي شهر، خاموش و مُرده اند

 

دست هاي مهرباني ،فقيرتر از من اند...!

 

نامردمان عشق نديده ،

 

خنجر کشيده اند بر تن برهنه و بي هويتم !

 

دلم مي خواهد آنقدر بنويسم

 

تا نفسهايم تمام شود.

 

آنقدر دفترهاي کهنه را سياه کنم ،

 

تا سَرَم ، فرياد کنند.

 

مي خواهم امشب ،

 

شاعر نو نويس کوچه ها شوم.

 

بوي غربت کوچه ها

 

امان بُريده است...!

 

مي خواستم واژه اي پيدا کنم تا ...

 

دلتنگي کهنه و بي خاصيتم را

 

عرضه کند ،

 

ولي

 

واژه ها باز هم غريبي مي کنند.

 

مي خواستم ،

 

کاغذي بيابم منت نگذارد ،

 

تنش را بدستانم بسپارد ،

 

تا نوازشش دهم ،

 

اما ، اعتمادي نيست...!

 

اين لحظه ها ي لعنتي ،

 

باز هم مرا عذاب مي دهند...

 

 

اين دقيقه هاي بي وفا ،

 

بي وجدانترين ِ عالم اند...!

 

دستي نيست تا

 

دستهاي خسته ام را

 

گرم کند...

 

نگاهي نيست ،

 

تا مرا اميد دهد...

 

نفسي نمانده تا به آن تکيه کنم.

 

اینجـا :

 

آخرين ايستگاه عاشقيست....

 

 باتشکر،پست ارسالی توسط:بهار

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

م ی ن ا
ساعت19:22---19 دی 1391
اینم یه وبمه دوست داشتین سر بزنینپاسخ:سلام میناجان.سرزدم وبراتون نظرگذاشتم.امیدوارم بازم اینجاببینم شماروگلم.موفق باشید

هستی
ساعت9:46---17 دی 1391
می شود به فنجانی چای مست شوی

به سیگاری نئشه

و به لبخندی کامیاب!

اگر
پاسخ:سلام هستی جان.ممنونم به خاطرنظرت گلم.مرسی


ساعت9:23---17 دی 1391
سلام خیلی خیلی مطلبتون عالی بود
واقعا خسته نباشید
.
.....................
هست را اگر قدر ندانی میشود بود
و چه تلخ است...
هست کسی بود شود ...!!/////سلام هستی جان.خیلی لطف کردی خانومی منم ممنونم به خاطرحضورت دراینجاونظرای زیبایی که میزاری مرسی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده : ►╫KHADEM╫♥●•٠·˙◕‿◕